خندان در گلستان خیال نوگل زیبایم هنوز
سـایـه های قامتـش، نقـش دیبـایم هنوز
عشق و شور ویاد او با خاطرات لحظه ها
پرتــویــی در روزن چـشمـان بـینـایم هنوز
تا به صحرای خیالم شررهای یادش میرسند
شعلۀ مهرش می کشد آتش به دنیایم هنوز
من که در دشت جنون یک عمر سرگشته ام
زنــده ام با خـاطر چـشمــان مینــایم هنــوز!
فرزاد سیامری- 1389/10/15- بندر امام